داغ درفش. داغی که با درفش بر اندام پدید آرند. درفش داغ. دروش داغ. داغی که برای امتیاز چهارپایان و ستوران بر اندام آنان پدید آرند بوسیلۀ درفش گداخته به آتش: بموسمی که ستوران دروش داغ کنند ستوروار بر اعدا نهاد داغ دروش. سوزنی
داغ درفش. داغی که با درفش بر اندام پدید آرند. درفش داغ. دروش داغ. داغی که برای امتیاز چهارپایان و ستوران بر اندام آنان پدید آرند بوسیلۀ درفش گداخته به آتش: بموسمی که ستوران دروش داغ کنند ستوروار بر اعدا نهاد داغ دروش. سوزنی